آموزش

حمایت در برف

لنگر برفها اختراعی عالی هستند که از سالهای 1970 داریم. قطعه ای پروفیل آلومینیومی با نواری که به بالای آن نصب شد است. اکثر از نبشی V استفاده میشود و گاهی هم از پروفیل U . چون کوهنوردان همیشه دنبال ابزاری هستند که بیشتر از یک کاربرد داشته لنگر برف ابزاری خوش دستی هستند. این ابزار در بیواکی که در صخره های دره بتام داشتم و باد چادرمان را انداخت در کندن زمین کمکم کرد. این موضوع مربوط به قبل از فرا رسیدن بتام هات که الان نیست میشد. بعدا هم از آن بعنوان ناودانی برای دور کردن قطرات آب از کیسه خوابم استفاده کردم. لنگر برف کمک میکند تبریخ خود رابرای کوبیدن در برف صفت چکش کاری نکنیم. میدانید که نه تبریخ و نه صاحب آن از این کار خوششان نمی آید.

حمایت در برف طی چند سالی در منوالها و تولید کنندگان تجهیزات بدجوری مورد غفلت قرار گرفته. شاید این موضوع نتیجه این تصور باشد که حرکت روی سطح برفی زیاد فنی نیست چون پیمایش آن سریع آسان هست. اما خیلی از حوادث غم انگیز دقیقا در همین جا ها رخ داده است. در سالهای 1960 کارگاه “دِدمن” به میدان آمد که به آن کارگاه T هم گفته میشود. در این نوع کارگاه یک تسمه درست در راستای کشش به تبریخی که بصورت افقی در برف دفن شده بسته میشود. این نوع کارگاه روشی پر زحمتی هست و باید محل کارگاه را مقداری کند و بعداً هم تبریخ را از آن بیرون کشید. برای من هم گزینه خوشایندی نیست مخصوصا وقتی با گذشت زمان خسته شده باشید. دوستداران 4چرخها از این روش برای زمانی طولانی استفاده میکردند: یک سوراخ میکندند تایر یدکی را که سیم بوکس به آن بسته شده دفن میکردند و خود را از گِل بیرون میکشیدند. در صورت نیاز کوهنورد هم میتواند کوله پشتی خودش را در امداد رسانی در یخچال دفن کند یا کیسه بار را از برف کند و از آن برای لنگر چادر استفاده کند. اغلب کوهنوردان را می بینمیم که روی برف نشسته اند و همطناب خود را با کمرشان حمایت میکنند و پشت سرشلن یک لنگر برف بعنوان بکاپ دارند. کاری که در واقع انجام میدهند خودشان را بجای “دِدمن” استفاده میکنند، یا بمعنای واقعی کلمه اگر اتفاقی بیفتد به یک کارگاه دِدمن تبدیل میشوند.

فیلم درام و خوب “لمس خلا” در کوههای آن مثال خوبیست. حمایتی بدنی آدمی را مثل دوشاخه برق هست و قرار نیست نیرویی را تحمل کند و من از آن خودداری میکنم. کوهنورد میتواند درست در وسط آن گیر بیفتد و بعد باید “خود را از ان نجات دهد”! من همیشه در کوهها از کارگاه حمایت میکنم. اگر همان اول کارگاه فرود درست کنیم و از آن حمایت بگیریم از خیلی از دردسرها اجتناب خواهد شد.

اگر چند حادثه در دهه 1980 را که بدلیل کنده شدن کارگاه برف بوده اند دنبال کنید با همکار سوئیسی ام در مورد روش بهبود حمایت در برف بحثی داشتم. نتیجه این بحث و تستهای زیادی که تابستان 1984/89 داشتم به مقاله ای منجر شد که در ژوئن 1985 در CMC News منتشر شد. (همین مقاله. م.)
این مطلب تغییرات کمی در موضوع لنگر برف خوب و قدیمی ما میگوید و ترکیبی از چیزهایی در موضوعات دیگر هست با مقدار کمی ابتکار نبوغ آمیز: اتصال سیم بوکسل به وسط لنگر برف و کارگذاری ایستاده بجای دفن افقی آن در برف. کارگاه عالی و قوی برف به دنیا آمد. کمی بعد با عنوان “خوک برفی” تجاری شد. من از این وسیله در صعودهای بزرگی استفاده کرده ام. در سال 1985 نظرات خود را برا پایه فیزیک و تستهای مقایسه ایی تحکیم کردم اما نتوانستم آنرا با اعداد و ارقامی قاطع پشتیبانی کنم. از وزارت حفاظت میراث طبیعی نیوزیلند بخاطر کمکی که برای رفع این نقص و ارائه ارفام داشتند تشکر میکنم. دنا بوگی (Don Bogie) مشاور وزارتخانه طی تابستان سالهای 2004/2005 کارهای زیادی انجام داد و پروفیلهای آلومینویمی زیادی را خراب کرد تا نیروی دقیقی که لنگر برف در انواع برف و روشهای کارگذاری داشت اندازه گیری کند.

(نتایج آزمایشات دان بوگی در آدرس: http://www.sunrockice.com/docs/Snow%20Anchors.pdf در دسترس است)

 

توان لنگر برف:

دو عامل روی توان لنگر برف در نگه داشتن کوهنورد موثر است، توان ساختاری پروفیل و توان برف تحت برش یا تنش فشار. چون دومی به سطح لنگر برف در راستای کشش بستگی دارد منطقی هست که بدنبال پروفیلهای پروفیلهایی که عریضتر باشید. ابعاد استاندارد پروفیلهای v شکل 5×5(سانتیمتر) که در نیوزیلند استفاده میشوند 1/7 سانتیمتر عرض دارند. این پروفیل باندازه قابل توجهی عریضتر از پروفیل T است که MRS بعنوان snow pickets در آمریکا میفروشد و 5 سانتیمتر عرض دارد. اعدادی برای مقایسه توان ساختاری پروفیلهای T و V نداریم. همانطور که در مقاله من در سال 1985 توضیح داده شده روشن است که اتصال در میانه لنگر برف نسبت به اتصال بوکسل به بالای لنگر برف توان بالاتری دارد. (شکل 1 و 2) . این نظریه بوسیله آزمایشات دان بوگی پشتیبانی میشود.

 

شکل1- اتصال بوکسل به بالای لنگر برف بالاترین تنش را به برف وارد میکند آنهم درست در جایی که ضعیف ترین نقطه برف است

 

شکل2 – اتصال به وسط لنگر برف و نصب آن بصورت ایستاده فشار را بصورت یکنواخت پخش میکند.

 

ما آنچه در گزارش تست بوگی سورپرایز واقعی است این است که اتصال به وسط لنگر برف ایستاده بهتر از اتصال به وسط در کارگاه T (افقی) عمل میکند مگر اینکه کارگاه T بقدری عمیق کار گذاشته شود که لنگر برف که بصورت ایستاده کار گذاشته شده تا نوک در برف باشد. این هم خبر خوبی هست چون کار گذاشتن ایستاده لنگر برف در مقایسه با کندن کارگاه T کسری از کار و وقت را لازم دارد! باید توجه داشت که پروفیل V در موقعیت V معکوس که بار به وسط آن وارد میشود ساختار قویتری دارد در حالیکه وارد شدن بار به اتصال به بالای لنگر که V بطرف بار باشد قویترین وضعیت است.
سوراخهای بزرگ ایجاد شده بمنظور کاهش وزن لنگر برف توان ساختاری آن را بمقدار قابل توجهی کاهش میدهد.. لذا تنها باید یک سری سوراخ کوچک در محل اتصال در وسط لنگر باید ایجاد شود.

 

زاویه لنگر برف

آنگونه که گزارش تست بوگی نشان میدهد در لنگر برف ایستاده با اتصال به وسط عمق اهمیت فراوانی دارد. لذا زاویه کارگذاری لنگر بفر حیاتی است.

شکل 3- عمق لنگر برف به زوایه کارگذاری آن نسبت به حالت عمودی بستگی دارد.

 

شکل 4- در 25° عمق لنگر زیاد تحت تاثیر نیست.با بکسلی که طول آن دو برابر طول لنگر برف است زوایه اتصال از 90°درجه است. این وضعیت یک نیروی بطرف پائین ایجاد میکند. این زوایه بهترین زوایه برای کارگذاری لنگر برف است.

 

شکل5- لنگر بصورت عمود کار گذاشته شده و بیرون کشیده میشود.

 

شکل 6- لنگر با زاویه 15° کار گذاشته شده و طول بکسل دو برابر طول لنگر برف است. زوایه اتصال نسبت به لنگر 90° است. اگر چه به لحاظ تئوریک این وضعیت قویترین حالت است اما مجالی برای خطا نخواهید داشت.

 

گر لنگر با زاویه 45°کار گذاشته شود عمق بشدت کاهش می یابد. لنگر ممکن است مثل گاو آهن زیر بار فرو برود. اما کوهنورد باید در نظر داشته باشد که در نیوزیلند لایه های یخی پیدا شده اغلب با برف نرم تر همراه هستند. اگر لنگر برف در برف فرو برود و مثل لایه یخی حرکت کند لنگر برف اهرم میشود و منجر به در رفتن لنگر برف میشود.
(این مورد که نویسنده برای نیوزیلند متذکر شده در همه جا ممکن است رخ دهد و ورقه های یخی همراه برف نرم باشد و همین حالت اهرم شدن لنگر برف میتواند رخ دهد. لذا دقت در کیفیت و ترکیب برف هنگام ایجاد کارگاه با لنگر برف یا تبر یخ خیلی مهم است. م.)

 

شکل 7- عمق بدست آمده لنگر برف میتواند قبل از کار گذاشتن لنگر بر ف و پر کردن مجدد آن با ضربه زدن /کندن سوراخ در برف افزایش یابد.

 

نکات کاربردی

1- در صورت امکان قبل از کارگذاشت لنگر ایستاد که اتصال آن از وسطش هست همیشه برف را با پا اول فشرده کنید.
2- لنگر را با زوایه 25° نسبت به حالت عمود در برف فرو کنید.
3- بکسل را محکم بکشید و یک کارابین به حلقه آن بزنید و آنرا محکم بکشید.. در برف نرم بکسل براحتی برف را میبرد. این کیفیت با تسمه یا پروسیک عملی نیست.
4- در صورت لزوم با تیغه تبر یخ یک شکاف نازک برای بکسل ایجاد کنید.
5- برف را مجددا فشرده کنید.
6- وقتی روی شیب هستید یک گام به پائین بروید و لنگر را بشکلی که در شکل 8 نشان داده شده کار بگذارید.
7- وقتی بکسل را محکم میکشید در وایع بکسل همیشه در یک برش در برف فرو میرود، شکل 9.
8- وقتی لازم شد لنگگگر برف را کوبشی در برف فرو کنید توصیه میکنیم از لنگر با اتصال بکسل در وسط استفاده کنید و برای بکسل با تیغه تبریخ یک شکاف نازک در برف ایجاد کنید. حتی وقتی فقط بخشی از در برف فرو رفته باشد باز هم از لنگری که اتصال آن در بالا آن باشد قویتر است.
9- همیشه درست یک گام پائینتر از کارگاه باشید و با حمایت دینامیک (مثل گره حمایت) همطناب خود را حمایت کنید.

 

شکل 8

 

شکل 9

 

شکل 10- ابعاد توصیه شده

 

از نوع آلیاژ اطمینان حاصل کنید. سوراخ بالایی را باندازه کافی بزرگ در نظر بگیرید تا بتوانید از هر طرف به آن کاربین بزنید. لبه های سوراخ را پَخ(R) بزنید. میتوانید بجای بکسل از طنابچه Kevlar یا Spectra 8 میل استفاده کنید. بکسل وسط لنگر بصورت دائمی روی آن نصب میشود. بکسل انعطاف پذیر 4 میل از جنس استیلنس استیل باید دو حلقه که بست مخصوص درست شده داشته باشد. باید کل طول بکسل 120 سانتیمتر باشد.
اتصال بکسل به وسط لنگر نه تنها قدرت آنرا افزایش میدهد بلکه کار گذاشتن آنرا هم همانند کارگاه سنتی T آسان میسازد. در عین حالیکه تجهیزات جدید و متدهای حمایت به ایمنی در کوهنوردی کمک میکند لفاً یادتان باشد نکته کلیدی برای ایمنی در کوهنوردی همان گام برداری ایمن و قدرت تشخیص خوب شما در انتخاب مسیر است و هیچ چیزی نمیتواند جای آنرا بگیرد.
با آرزوی صعود های ایمن و لذت بخش!
برای مطالعه بیشتر در مورد کارگاه برف مخصوصا حمایت تبریخ ایستاده به مطلب دیگر من که در بالا اشاره شد و در سال 1985 منتشر شده مراجعه کنید.

 

ترجمه: سلمان محمدی

با تشکر از:
Thomas Wüschner، سوئیس، 1984.
دان بوگی، وزارت حفظ میراث طبیعی نیوزیلند، 2005
Gottlieb Braun-Elwert، آگوست 2005

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *